دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

داستان و نقد داستان RSS Feed

25 Oct نگاهی به داستان تشیع جنازه پیکر ساز اثر ویلا کتر
0 4324
گروهی از مردم شهر در ایستگاه میانه راه کنار یکی از شهرکهای ایالت کانزاس منتظر ورود قطار شبانه بودند که تا آن موقع بیست دقیقه تأخیر کرده بود. برف انبوهی همه جا را پوشانده بود. در زیر نور کمرنگ ستارگان ، ردیف درختان آن سوی مرغزارها ی وسیع و سپید جنوب شهر، کمانهای مات و دودی رنگی بر پهنه آسمان صاف ساخت..
25 Oct نگاهی به داستان آواز اثر اسماعیل کاداره
admin 0 4265
هر چه زمان بیشتر می گذشت ، این رویا بیشتر تسخیرش می کرد ، رویایی واحد : رویای اینکه روزی آوازی زاده شود که نام او را بزرگ بدارد؛ آوازی که خودش هم شبانگاه در کوهستان در زیر آسمان پوشیده از ابر بتواند آن را بشنود . ولی پس از آن همه سالها ، هرگز کسی به فکر نیفتاد بود که او را بسراید . با حیرت می اندیشی..
25 Oct نگاهی به داستان چپ دستها اثر گونتر گراس
admin 0 4194
اریک مرا تحت نظر دارد. من هم از او چشم بر نمی گیرم. هردو اسلحه در دست داریم و پس از بررسی و مشورت تصمیم گرفته شده است که ما این اسلحه هارا مورد استفاده قرار دهیم و یکدیگر را زخمی کنیم. اسلحه هایمان پرند . ما تپانچه هایی را که فلز سردشان به تدریج در دستهایمان گرم می شود و در تمرینهای طولانی مورد آزما..
25 Oct نگاهی به داستان چشم های بیلی اثر ویلیام مارچ
0 4109
پرستار به اتاقی آمد که بیلی در آن نشسته بود. نگاهی به دور بر انداخت تا به خود اطمینان دهد که همه چیز طبق میل دکتر است . در بیمارستانهایی از نوع بیمارستانهای آنها ، به آدمهایی به سر شناسی دکتر عادت نداشته و هر باری که دکتر برای دیدن بیل می آمد پرستار نگران می شد که مبادا دکتر چیزهایی از او بپرسد و ..
24 Jul نگاهی به داستان شب لک لک ها  اثر گابریل گارسیا مارکز
admin 0 4853
سه تایی دور میز نشسته که یک نفر ، سکه ای در شکاف دستگاه موزیک انداخت و دستگاه آهنگی را از سر گرفت که تمام شب پخش شده بود ، فرصت نکردیم به بقیه اش فکر کنیم . قبل از اینکه یادمان بیاید کجا هستیم قبل از اینکه جهت باد را بفهمیم ، اتفاق افتاد. یکی از ما کورمال کورمال دستش را به طرف پیشخوان درازکرد( ما دس..
24 Jul نگاهی به داستان بیگانه‌ای در بهشت پرکاران اثر رابیندرانات تاگور
admin 0 4605
مرد که هیچگاه ثمربخشی محض را باور نداشت، بی‌پرداختن به کاری سودمند غرقه در خیالاتی بود غریب. تندیس‌هایی کوچک می‌ساخت: مردان و زنان، برج‌ها و باروها و سفالینه‌هایی آذین شده با صدف‌های دریایی. نقاشی نیز می‌کرد و بدینسان وقت را به کارهایی تباه می‌کرد که بی‌ثمر می‌نمود و بی‌حاصل. بارها عهد کرده بود که خ..
24 Jul نگاهی به داستان کا اثر دینو بوتزاتی
admin 0 4540
روزی که «استفانوروا» دوازده ساله شد، از پدرش که صاحب و ناخدای یک کشتی زیبای بادبانی بود خواست تا به عنوان هدیه تولدش، او را با خود به کشتی ببرد و گفت: «من هم وقتی بزرگ شدم، می‌خواهم مانند تو روی دریا بروم و ناخدای کشتی‌های حتی بزرگتر و قشنگ ‌تر از کشتی تو بشوم». پدرش پاسخ داد: «خدا پشت و پناهت باشد ..
24 Jul نگاهی به داستان برج  اثر دینو بوتزاتی
admin 0 4417
در زمانی که اقوام وحشی و چادرنشین به شهرها هجوم می‌‌آوردند، یک شهرنشین جوان و ثروتمند به نام جوزپه گودرن، در مرز شمالی شهر، برج بسیار بلندی با اتاقی در بالای آن، برای خود ساخت تا بیشترین ساعات روزهای خود را در آن بگذراند. از آن بالا، قسمت زیادی از جاده‌ای که به طرف شمال می‌رفت زیر نظر بود، جاده‌‌ای ..
16 Jul نگاهی به داستان اسم اعظم اثر خورخه لوییس بورخس
admin 0 2225
بلند و سنگ ‌ساز و به شکل نیم‌دایره کاملی است زندان و کف سنگینش اندکی بالاتر از قطر آن قرار دارد. همین بر هیمنه پهن و صلابتش می‌افزاید. دیواری دو نیمش می‌کند که با همه بلندی به طاقی سقف قد نمی‌دهد. در سویی منم، «تسیناکن» کاهن «کهولم»، که «پدرو دو آلواردو»ی شکنجه‌گر به آتشش کشید؛ و در دیگر سو ببری که ..
16 Jul نگاهی به داستان بازگشت به زادگاه اثر ویلیام سارویان
admin 0 1541
اندیشیدید : این دره ، این دهکده میان این کوهستانها ، از آن من، زادگاه من، و سرزمین خیال انگیز من است ، و همه چیز همانطور که بود ، بی تغییر. آبفشانها هنوز دایره وار می چرخند و بر روی چمن ها آب می افشانند. باز همان زادگاه قشنگ قدیمی ، همان سادگی و حقیقت.همچنان که در امتداد خیابان آلوین گام برمی داشت..
16 Jul نگاهی به داستان هرگز اثر نی.بیتس
admin 0 1430
بعد ظهر بود ابرهای عظیمی در آسمان حرکت می کردند، در کسالت یک اطاق نیمه تاریک دختر جوان بر توده ای از خرت و پرت نزدیک پنجره نشسته بود و به ندرت تکان می خورد، به نظر می رسید منتظر حادثه ای خاص در زمانی مشخص است ، شاید دیداری درغروب آفتاب ، پیامی یا فرمانی.دخترک به آهستگی دستش را پشت دست دیگر می کشید..
16 Jul نگاهی به داستان کلیشه های زندگی اثر طناز طباطبایی
admin 0 1376
هوا به شدت گرفته و بارانی بود ، ترافیک صدای بوق ماشینها و رانندگان که بر سر هم فریاد می کشیدند حال و هوای غریبی به خیابان داده بود . من در حال برگشتن از کلاس روا نشناسی تحلیلی بودم و در حالی که دستم انباشته از کتابها و جزوات متعدد بود از سراپا خیس شده بودم و به انتظار رسیدن تاکسی ، اما دریغ از یک تا..
نمايش 1 تا 12 از 30 (3 صفحه)

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات